حال همه خوب است
تمام روز هایم بوی دلتنگی میدهد
وتمام دلتنگی هایم بوی سوختن
انگار خبری در راه است
فقط از خدا باید شعر بخواهم
شعری که در آن «ای کاش» نباشد.
با سر انگشت مگر بر تمام لحظه ها
خطی مورب میکشم
خطی که تا انتهای روزهای سوختنی
با تو بیاید.
شهریور ماه/86
38 دیدگاه
Comments feed for this article
سپتامبر 25, 2007 در 11:29 ق.ظ.
فرزان اسدي(ابوحنانه)
سلام
از پست قبلي خيلي خوشم اومد چرا كه در شركت كارهاي دوگانه سوز كردن و CNGبه عهده من مي باشد.
بدرود.
سپتامبر 25, 2007 در 12:45 ب.ظ.
Sara Raha
سلام
خواهد آمد روزی
که باد همه این کلمات دلتنگی را
چون برگ خشک بریزاند
رویاهایت را بکار
روزی خواهد آمد
که سبز شوند
….
سپتامبر 25, 2007 در 12:52 ب.ظ.
kochebagh
از قسمت دل تنگی هاش خیلی خوش اومدم موفق باشید .
سپتامبر 25, 2007 در 1:27 ب.ظ.
grayidea
تكراريست اگر بگويم كه عالي بود براي همين نمي گويم ! اما در مورد بازي بايد بگم كه اصلا چيزي به ذهنم نمي رسه ولي از لطفي كه به من داري خيلي سپاسگذارم و يك دنيا ممنون!!
سپتامبر 25, 2007 در 2:17 ب.ظ.
بهمن
حال همه چطور خوب میشود
به گاهی که حال تو خوب نباشد!
شاد و رها باشی
الان و همیشه
سپتامبر 25, 2007 در 2:36 ب.ظ.
محمد جعفر
خیلی شعر قشنگی بود…
تو مسنجر سند تو آلش کردم…
یک شاعر که شع هاش رو آنلاین در اختیار میزاره، خیلی عالیه!
موفق باشید;)
سپتامبر 25, 2007 در 6:09 ب.ظ.
lord13
خیلی خوبه که ما را به مهمانی احساستان دعوت می کنی
این روز ها من هم همین حال و هوا را دارم مرسی
موفق باشی
سپتامبر 25, 2007 در 6:24 ب.ظ.
محمد پورعبداله فرشبافی
این سومین وبیه که سر میزنم و بوی دلتنگی میده.
چه تون شده بچه ها؟؟؟؟
سپتامبر 25, 2007 در 6:59 ب.ظ.
kptools
اما حال من بد است…
حال من بد…
روزهایم تنهایی است و شب هایم…
سپتامبر 25, 2007 در 9:08 ب.ظ.
mhmazidi
اين يكي از زيباترين شعرهای شما بود.تفتيدگي جنوب را داشت.با حسرت دريا…
بوی سوختن…
سپتامبر 26, 2007 در 12:04 ق.ظ.
ayyoob110
خوب بود اما میتونست کوتاهتر باشه! شعر سپید وزن نداره اما یه موج شعرگونه توی اون هست که بهش میگن پتانسیل شعری که باعث تفاوتش با نثر میشه. توی این شعر پتانسیل هست و خوبه! تکرار یک کلمه از نقاط ضعف یه شعر سپید کوتاهه مثلا شما «دلتنگی» رو دو بار استفاده کردید که میتونستید دومی رو یه چیز دیگه بگید و یا کلمه «شعر» که اونم دوبار تکرار شده که دومی اصلا لازم نیست و در توضیح اولی اومده…
سپتامبر 26, 2007 در 3:54 ق.ظ.
ارسلان
سلام دوست عزیز متشکر که به من سر زدی
سپتامبر 26, 2007 در 10:06 ب.ظ.
araste
salam doste aziz:
hale hame khob ast vali rozha,
boye deltangi midahad agar,
sare angoshte khod ra az khate movarab bardarim va bedanim ke khate monhani niz zibast .
az khoda ham bekhahim shere ein fasl ra ke. . .
pas be omide hameye khobiha bedone deltangiha ke besyar rang avar ast.
سپتامبر 27, 2007 در 8:22 ق.ظ.
راهجو
موفق باشید
سپتامبر 27, 2007 در 9:07 ق.ظ.
مژده غضنفری
سلام.شعر زیبابیی بود.لذت بردم:)
سپتامبر 27, 2007 در 9:21 ق.ظ.
حمید موذنی
سلام
شعرخوبی بود
با مطلبی با عنوان» توالت نوشته ها و جامعه بسته » به روزم
از نظر تان بهره می بریم
ای کاش اگر نبود بد بود امکا اگر همیشه مان شد ای کاش هم خوب نیست و هم ایراد به خودمان است
باید با خود پیکار کرد تا از خود برتر رفت
سپتامبر 27, 2007 در 8:26 ب.ظ.
modir
سلام همسايه
نكند غريبه شده ايم كه احوالت را بايد در كامنت هاي همسايه هاي ديگر بخوانيم . به هر روي مدير دوباره به كنارت آمده است و دست بوس حس و حال توست كه انساني و بزرگ …
اولين شعرت است كه بي هيچ نكته اي مي توانم راحت بگويم زيباست و كامل . بوي پخته گي مي دهد .
سپتامبر 28, 2007 در 2:52 ق.ظ.
alon1985
سلام
واقعا بويه يوشهر ميدهسلام
خوشحال میشم وبلاگم رو ببینید ومن رو جز’ دوستانتون بذارید
http://ghatipati1985.wordpress.com
سپتامبر 28, 2007 در 7:24 ق.ظ.
nama jafari
شایدبرای رفتن ازچندجهت کافی باشد/بادباشی/کابوسی سردرگم ازجنوب/که داردبه سمت موهای تومی وزد/بادکه باد نیست/یعنی ازروزبه نمک های دست های تو/ یعنی ازشب به پاشیدن روی زخم های من/لیموها/لاک پشت/وکلمات بی ربطی…می بینی سماع عزیز..کلمات چقدربی ربط هستند
سپتامبر 29, 2007 در 1:19 ق.ظ.
مجازاتگر
اينقدر مشكل داريم كه امكان ندارد روزي صد بار ميان صحبتهايمان «اي كاش» نياوريم، بدست نياورده هايمان بيشتر از بدست آورده هايمان است، البته قانون است اما چه كنيم كه انسانيم.
شعر بسيار زيبا و جالبي بود سماع عزيز، موفق و پايدار باشيد.
سپتامبر 30, 2007 در 7:46 ب.ظ.
مهشید نیکروش
دلتنگم
دلتنگم ای دوست چه خواهی شد….
دلتنگ فصل کوچ کردن تو هستم که محبت بیله بیله میرود ، می رود و با رفتنش دل من نیز آخرین نفسهایش را خواهد کشید…
دلتنگم
………….
دلتنگی ای که شاید بوی سوختن می دهد
پاینده
اکتبر 1, 2007 در 10:52 ق.ظ.
تورج ناخدا
دل تنگ تو بو دم ر فیق آمد م و دیدم از د لتنگی نو شتی آری ای کاش » ای کاش » نبو د و سو ختن نبو د و د ل شکستگی نبو د ای کاش
اکتبر 1, 2007 در 1:38 ب.ظ.
فرهاد
سلام من با یه مطلب جدید به روزم
« زندگی در حضور دیگران »
اکتبر 1, 2007 در 7:28 ب.ظ.
Saman
نوشتهاید: شعری که در آن ” ای کاش ” نباشد
عالی ست…
اکتبر 2, 2007 در 3:24 ب.ظ.
ساهاک
حال همه ما خوب است
اما تو باور نکن ….
اکتبر 4, 2007 در 11:11 ق.ظ.
اذين
سلام…
اين شب آخري من رو هم دعا كنيد…
:
يا متين
اکتبر 4, 2007 در 9:32 ب.ظ.
رئیسی
کاش کلمه «ای کاش» از جمع واژه ها حذف میشد!!!
اکتبر 4, 2007 در 10:38 ب.ظ.
Keshvary
اگه دنیا ای کاش نداشت که دنیایی نبود …
اکتبر 5, 2007 در 3:54 ق.ظ.
soboone
آره شعرت قشنگ بود انشاالله بعد ماه رمضان یه صبحونه ای با هم میخوریم !
دم این کشوری هم گرم تیکه باهالی گفت : اگه دنیا ای کاش نداشت دنیا نبود..
اکتبر 5, 2007 در 12:41 ب.ظ.
Atousa
شعر قشنگی بود و ممنون که سر زدی. فقط نمی تونم فعلا نظرتو تایید کنم. وبلاگم برای خودم فیلتره 😦
اکتبر 5, 2007 در 12:43 ب.ظ.
Atousa
راستی چرا اینقدر خودتو تحویل گرفته ای اون بالا. شبه شاعر دیوانه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!! واقعا که!!!!!!!!!!!
اکتبر 5, 2007 در 2:08 ب.ظ.
maryamss
salaam.ziba bud.dar semn man avalin bare miam inja
اکتبر 5, 2007 در 6:58 ب.ظ.
مهشید نیکروش
یا علی
به روزم….
اکتبر 7, 2007 در 6:43 ب.ظ.
Sara Raha
پس چرا دیگر نمی نویسید؟
اکتبر 11, 2007 در 8:36 ب.ظ.
محمد پورعبداله فرشبافی
سلام
اکتبر 18, 2007 در 8:58 ب.ظ.
maryam. aref
بسم الله
.
.
.
به جاي تمام واژه ها… سلام…
.
.
.
.
حق
اکتبر 25, 2007 در 8:56 ق.ظ.
Farzad Bahador
Hello
Dear I hope you are fine and everything is OK
I am really sorry if is to late im coming to see you
I would like to invite you to see my poem .And let me know if is difficult for you i am writing English
I wish you having a good day
Farzad
نوامبر 17, 2009 در 3:44 ب.ظ.
حسین میدری
سلام زلال اندیش ژرف احساس!
سلامی از کرانه ی پر ترانه ی خلیج پارسیان پارسا..
درود بر وب زیبا و قلم شیوایتان..
«یک ساحل پر از شعر» با پنج دوبیتی بروز است و چشم براه گامهای مهربانانه و نظرات ارزشمند شما…